اگر شما جدیدا وارد بازار فارکس شده اید احتمالا متوجه شده اید که عده ی زیادی از تحلیلگران برای جلب توجه روی این الگوها کار میکنند. آنها قطعا جذاب به نظر می رسد با توجه به عادات توسعه یافته از سنین پایین زمانی که پدر و مادر ما با استفاده از اشکال مختلف ما را سرگرم میکردند. امروزه کل صنعت بازی های جنسی و بازی های ویدئویی مبتنی بر کودکان بر اساس اشکال و فرم هایی است که برای ارائه آموزش پیش دبستانی به کودکان نوپا و کودکان استفاده می شود. مغز ما به طور طبیعی سیمی برای دیدن الگوهای در هر شکل انتزاعی است، آن را صورت فلکی و یا نمودار فارکس می بیند.
در واقع، برخی از نام الگو به راحتی باعث خاطرات دوران کودکی است که فورا شما را جذب برای کشف بیشتر در مورد تجارت میکند
الگو: مثلث، گوه، مستطیل، پرچم، و pennant. برخی از آن ها به اندازه کافی جذاب هستند، مانند سر و شانه ها یا فنجان دسته. برای جدی تر کردن کارها، اکثر معامله گران به شما خواهند گفت که کار می کند و نمونه های فراوانی را در اختیار شما قرار خواهند داد. اما سوال این است: آیا شما در بچگی از دست دادن بازی های سرگرم کننده را یاد گرفته اید؟
این سوال مطرح است چرا که اطلاعات زیادی در دسترس نیست در مورد زمانی که الگوهای نمودار کار نمی کند. در واقعیت، حامیان الگوهای نمودار نمونه هایی را به شما نشان خواهند داد که الگوهای نمودار در حال حاضر کار کرده اند اما به ندرت داستان های شکست خورده را در مورد استفاده از الگوهایی که آنها را به طور کامل گمراه کرده اند به اشتراک خواهند داشت. نمونه اول بدیهی است که یک تصویر از یک معامله گر برجسته ایجاد کنید، در حالی که دومی آنها را بی اعتبار و آنها را به عنوان یک نمایش به تصویر می کشد. بنابراین، روانشناسی نقش قابل توجهی در تجارت الگوی نمودار ایفا می کند چرا که در دسترس بودن نمونه های موفق دست در دست با تمایل و توانایی معامله گر برای افزایش اعتماد به نفس بازی می کند. اتکا به اطلاعات محدودی که در اختیار دایره باریک معامله گران قرار دارد و اعتقاد قوی به مهارت هایی که مزیتی نسبت به رقابت فراهم می کند، در نهایت منجر به اعتماد به نفس بیش از حد خواهد شد. چنین طرز فکر نشان دهنده یک مرحله مناسب برای استفاده بدون شک از الگوهای نمودار به عنوان نمونه های موفق قابل مشاهده تنها در پس از آن به عنوان تایید واقعی اعتماد به نفس و نبوغ درک شده دیده می شود. این واقعیت اولین پرچم قرمز خود را در هنگام در نظر گرفتن الگوهای نمودار به عنوان رفتن به استراتژی خود را در تجارت فارکس است.
همچنین این مهم است که به خاطر داشته باشید که اکثریت قریب به اتفاق از معامله گران توسط الگوهای نمودار تحت تاثیر قرار گرفته اند, به همین دلیل است که معامله گران جدید به این نوع از تجارت جذب می شوند. این یک مثال کلاسیک از نظریه یادگیری اجتماعی است که می تواند به عنوان کسب رفتارهای جدید با توجه و تقلید از رفتار دیگران در گروه خلاصه شود. همین نظریه در آزمایش های اجتماعی ثابت می شود که در آن یک فرد تصادفی که از آزمایش آگاه نیست، همان گونه عمل می کند که گروه شرکت کننده در آزمایش، بدون اینکه حتی دلایل چنین رفتاری را بداند و صرف نظر از اینکه آن رفتار چقدر ممکن است مضحک باشد. به عبارت ساده تر، الگوهای نمودار نباید بدون هیچ گونه شک و تردید استفاده شود فقط به این دلیل که اکثریت قریب به اتفاق این کار را انجام می دهند، با توجه به نظر معامله گران مخالف است. این طنین انداز به عنوان پرچم قرمز دوم به خصوص اگر شما در چشم انداز قرار داده است که اکثریت معامله گران در پایان از دست دادن بازار فارکس هستند.
به عنوان یک مبتدی، نقطه شکل دادن به هنگام نگاه کردن به نمودارها آسان نیست. در واقع شما باید خودتان آن را ترسیم کنید و هیچ دستورالعمل روشنی در مورد چگونگی انجام آن وجود ندارد. رسم خط می تواند باعث سرخوردگی زیادی شود، بخش عمده ای از زمان گرانبها را مصرف کند، و نیاز به خلاقیت زیادی دارد. شما ملزم به اشتباه، دوباره طراحی خطوط و اشکال متعدد و آن را هنوز هم موفقیت را تضمین نمی کند. یک مثال خوب که نشان می دهد الگوهای نقاشی یک موضوع سرخوردگی است به جای بهره وری ترسیم خطوط روند است. همانطور که شما ممکن است در حال حاضر می دانید، معامله گران تجزیه و تحلیل نمودار در آداب و رسوم مختلف متعدد و در نتیجه خطوط روند ناشی در نقاط مختلف را ببینید. بنابراین، تصمیم شما در مورد برک آوت ها و نقاط ورود با معامله گران دیگر متفاوت خواهد بود و شانس این است که همان قابل اجرا برای ترسیم الگوهای نمودار است. به سادگی هیچ قوامی در الگوهای نقاشی وجود ندارد. هنگامی که اولین پرچم قرمز به معادله اضافه می شود، این واقعیت است که الگوهای نمودار کاملا برای دیگران کار می کنند باعث می شود ما توانایی های خود ما را زیر سوال می بریم و ما به سرعت شروع به سرزنش خودمان زمانی که الگوهای کشیده شده نتایج نمی دهد.
در نهایت اشکالی نیست که قیمت ها را جابه جا می کند بلکه بانک های بزرگ به معامله گران خرده فروشی واکنش نشان می دهند. هیچ کدام از آن ها تلاش نمی کنند تا مثلث ها و گوه ها را در نمودارها ایجاد کنند. در عکس، آنها ملزم به شکل گیری در نهایت به عنوان یک فرایند طبیعی از جنبش های بازار است. شکل گیری طبیعی آن ها شاخص روشنی نیست که قیمت ها با وجود مقدار زمانی سرمایه گذاری شده در شناسایی الگو، مسیری را پیش بینی شده توسط الگو در پیش خواهند گرفت. واقعیت این است که قیمت ها هنوز حتی شانس رفتن به یک راه یا راه دیگر را دارند و راه های سیستماتیک تری برای اتصال نقطه ها وجود دارد که شانس موفقیت بیشتری نسبت به الگوهای نمودار به ما می دهد.
تجارت فارکس علم جهانی نیست و بسیاری از استراتژی ها و رویکردهای مختلف می تواند مورد استفاده قرار گیرد — و حتی توسعه یافته — توسط معامله گران. کسانی که توسعه سیستم های تجاری منحصر به فرد بر اساس شواهدی که نشان می دهد نتایج سازگار بیشتر احتمال دارد برای رسیدن به موفقیت، تنها به این دلیل که آنها شروع به اعتماد به روند در طول زمان است. در فرایند ساخت سیستم تجاری انحصاری خود، معامله گران درک بیشتری از مسائل ناشی را توسعه می دهند و از منطق متمایزی استفاده می کنند و به این ترتیب با ابهامات بازار به طور مؤثرتری برخورد می کنند. چنین معامله گران نه وقت را برای شناسایی و ترسیم اشکال تلف می کنند و نه مهارت ها و دانش خود را با سیستم الگوی نموداری که به طور تجربی ثابت نشده است تنظیم می کنند.
اگر چه الگوهای نمودار توسط شواهد عملی است که شهرت خود را تایید (در)معروف پشتیبانی نمی شود، پرچم های قرمز اشاره کرد در این مقاله نشان دهنده تنها یک مدرسه فکر است. بدون نیاز به تغییر سیستم به شدت با تکیه بر الگوهای نمودار است که سود عملکرد وجود دارد، آن را به عنوان قطعا یک ابزار قدرتمند برای آن دسته از معامله گران که در بر داشت فرمول برنده است. چنین معامله گران ممکن است استدلال قوی در استفاده از الگوهای نمودار داشته باشد؛ با این حال ، آنها می توانند خطوط و اشکال برای تمام معامله گران که فقط نمی تواند آن را درست قرعه کشی نیست. و جای تعجب نیست که مبارزات اکثریت قریب به اتفاق با الگوهای نمودار از شواهد بیشتری در دسترس است که چرا الگوهای نمودار در عمل کار نمی کند وجود دارد. هنگامی که در وب خود گرفتار, دشوار است برای معامله گران به دور از عادت شناسایی اشکال در نمودار. گذشته از این، آنها تمایل به تغییر سیستم های خود و بیش از حد فکر می کنم زمانی که آنها نقطه شکل در افق. در تلاش برای جلوگیری از این تله، هر معامله گر در نهایت باید همان سوال در هنگام گم شدن با الگوهای نمودار مطرح: آیا من ترجیح می دهم کار و قضاوت خود من اعتماد و یا به دنبال علائم در طول راه؟